محل تبلیغات شما



مدیریت بحران چیست

مدیریت بحران به مجموعه اقدام هایی اطلاق می شود که قبل از وقوع، در حین وقوع و بعد از وقوع سانحه، جهت کاهش هرچه بیشتر آثار و عوارض آن انجام میگیرد.

تعریف مدیریت بحران

فرآيندي است که طي آن، مدير براي دستيابي به اهداف سازمان با توجه به مقتضيات پيش آمده زماني و مکاني و با هزينه اي قابل قبول به کنترل و ساماندهي اوضاع مي پردازد.

اهداف مدیریت بحران

پیش بینی خطرات و فاکتور های منجر به بحران

برنامه ریزی و آمادگی برای مقابله با بحران های احتمالی

مقابله با بحران ها و ارائه راهکار های مناسب برای رفع شرایط بحران زا

ایجاد شرایط مناسب زیست


چكيده

مديران ارشد سازمان تأثير قابل توجهي را که فناوري اطلاعات مي‌تواند روي موفقيت سازمان داشته باشد، درک کرده‌اند. مديران اميدوارند که درک و شناخت خود را از روشهاي مبتني بر فناوري اطلاعات که به کار برده شده است و نيز احتمال به کار بردن موفقيت‌آميز آن را براي کسب مزيت رقابتي افزايش دهند.
بنابراين هيئت مديره و مديران اجرايي نياز دارند که مديريت و نظارت روي IT را افزايش دهند، براي اينکه اطمينان يابند که IT سازمان، استراتژيها و هدفهاي سازمان را دنبال مي‌کند و برآورده مي‌سازد. از اينرو راهبري فناوري اطلاعات (IT Governance = ITG) به عنوان بخش جدايي ناپذير مديريت سازمان در نظر گرفته مي‌شود. اين مقاله با هدف معرفي راهبري فناوري اطلاعات و دلايل اهميت آن و آشنايي با چگونگي پياده‌سازي آن تهيه شده است تا مديران را در جهت به کارگيري راهبري فناوري اطلاعات در سازمانها ياري كند.
راهبري فناوري اطلاعات عبارتي است که براي توصيف اينکه چطور افراد براي مديريت يک نهاد، فناوري اطلاعات را درسرپرستي، نظارت،کنترل و رهبري مورد توجه قرار مي‌دهند، به کار برده مي‌شود.

مقدمه
در اين مقاله سعي بر آن شده است كه رهبري فناوري اطلاعات معرفي شود و دلايل نياز به آن در سازمانها براي نظارت و سرپرستي فعاليتهاي مرتبط با فناوري اطلاعات شرح داده شود.
سازمانها نياز دارند که به سمت فرايندگرايي حرکت کنند و آنچه که به سازمانها در اين راه کمک كرده، آنها را پشتيباني مي‌كند فناوري اطلاعات است. فناوري اطلاعات ستون فقرات مهمي براي فرايندها است. براي اينکه فناوري اطلاعات در سازمانها وارد شود و همينطور براي ايجاد يکپارچگي و بهبود در سازمانها لازم است براي کنترل و نظارت روي آن ، راهبري فناوري اطلاعات پياده‌سازي شود.

وضعيت ساختار IT در سازمانهاي سده بيست و يکم
در سده بيست و يکم، سازمانها به سمت فرايندگرايي حرکت مي‌کنند و توجه مديران روي فرايندهاي شرکت متمرکز شده است، در نتيجه فناوري اطلاعات، يک عامل توانمند براي اين اطلاعات است. سازمانها براي افزايش يکپارچگي و استاندارد کردن فرايندها، افزايش سرعت روند جهاني شدن، بازسازي و تغييرات مکرر تجارت به فناوري اطلاعات نيازمندند. فناوري اطلاعات به فرايندگرا بودن سازمان کمک مي‌کند. در اين مسير چهار فرايند و شش اصل مربوط به فناوري اطلاعات ، سازمان را پشتيباني مي‌كنند. چندين سال پيش، مديران اجرايي IT روي سه فرايند اصلي IT، شامل برنامه‌ريزي، انتقال و عمليات، براي دستيابي به هماهنگيIT با تجارت متمرکز شدند اما تحليل و آناليز امروزه، چهار فرايند اصلي را براي سازمانهاي IT مشخص کرده است که عبارتند از:
- توانايي ايجاد تغييرات سازماني: قابليتهاي متداول فناوري اطلاعات، تکنولوژيهاي وب، بسته‌هاي نرم‌افزاري و . ،
- ارائه راه‌حل براي اامات استراتژيک: سفارشي کردن، درون سپاري، برون‌سپاري و . ،
- اطمينان يافتن از خدمات زير ساختي که از نظر هزينه‌اي کارآمد مي‌باشند: وجود پايگاه‌هاي داده‌اي متمرکزو. ،
- مديريت سرمايه‌هاي فکري: به کارگيري دانشهاي تخصصي.
شش اصل فناوري اطلاعات که براي عملکرد مؤثر چهار فرايند ياد شده مهم هستند عبارتند از:
- طراحي معماري: معماري IT مشخص مي‌کند که زير ساخت چگونه ايجاد و نگهداري خواهد شد.
- مديريت برنامه: شامل مديريت راه‌حلهاي کاربردي پويا و راه‌حلهايي که باعث افزايش هم افزايي مي‌شود.
- مديريت قراردادها و منابع: واحدهاي فناوري اطلاعات مسئول مذاکره و مديريت قراردادهاي بسته شده با واحدهاي تجاري داخلي و قراردادهاي خارجي هستند.
- تحليل و طراحي فرايند: شرکتها براي فرايندگرا شدن به مکانيزمهايي براي شناسايي، تحليل، ذخيره و ارتباط برقرار کردن فرايندهاي تجاري نياز دارند.
- مديريت تغيير: براي بهبود مستمر فرايندها و پياده‌سازي راه‌حلهاي نرم‌افزاري جديد.
- توسعه منابع انساني ماهر در فناوري اطلاعات: اطمينان يافتن از وجود متخصصين فناوري اطلاعات با مهارتهاي مورد نياز.
با توجه به ساختارهاي پيچيده‌اي که سازمانهاي IT در به کارگيري فناوري اطلاعات داشتند و نيز با توجه به نياز آنها براي به کارگيري استانداردهاي جديد يعني استفاده از استانداردهايي جامع و پيوسته براي فرايندگراتر بودن سازمانها و همچنين براي ايجاد هماهنگي و يکپارچگي بين فرايندها و هم با توجه به نياز به تخصصهاي سيستمهاي اطلاعاتي و آموزش کارکنان، نياز به کنترل و نظارت اقدامات مربوط به فناوري اطلاعات در سازمــان احساس مي‌شد که به اين منــظور راهبري فناوري اطلاعات معرفي شد.


مقدمه:

کسب و کار الکترونیک به عنوان یکی از زیر زیرمجموعه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات در دهه گذشته رشد بالایی را تجربه کرده است. به طوری که رویکرد ت اکثر موسسات تجاری در پذیرش و به کارگیری کسب و کار الکترونیک در جهت ورود به بازارهای جهانی و جذب مشتریان جدید و موثر و کارا در این راستاست. اما به کارگیری کسب و کار الکترونیک در فعالیت‌های تجاری نیازمند توجه به یک سری عوامل درونزا و برونزای تاثیرگذار بر آن است. به طوری که توجه بنگاه‌های تجاری به این عوامل و برنامه‌ریزی در جهت استفاده مطلوب از فناوری کسب و کار الکترونیک ضمن آنکه موفقیت بهره‌برداری از آن را تضمین خواهد کرد، زمینه رشد بنگاه‌های استفاده کنند را نیز فراهم می‌کند. بنابراین، در این مقاله ابتدا تعاریف، انواع، شیوه‌ها، مزایا و معایب استفاده از کسب و کار الکترونیک بیان می‌شود. در قسمت دوم چارچوب تحلیلی که در آن استفاده از کسب و کار الکترونیک منتهی به افزایش انگیزه صادراتی می‌شود، تشریح می‌گردد. در قسمت سوم به مطالعه موردی تجربه هند در این زمینه اشاره شده و در نهایت پیشنهاداتی در این راستا ارایه می‌شود.

گسترش و نفوذ هر فناوری بستگی به چند عامل نظیر منافع بالقوه فناوری، ظرفیت جذب بنگاه‌ها دارد. منافع بالقوه نه تنها به تولیدکنندگان کالاها و خدمات می‌رسد که از فناوری جدید استفاده می‌کنند، بلکه مصرف‌کنندگان آن کالاها و خدمات نیز از آن بهره‌مند می‌شوند. برای مثال، رشد سریع اینترنت باعث می‌شود هم عرضه‌کنندگان و هم مصرف‌کنندگان از مطلوبیت بیشتری برخوردار گردند. 

پذیرش فناوری کسب و کار الکترونیک تابعی ازچندین عامل است. این عوامل در اکثر مواقع اثر تقویت‌کننده دو جانبه‌ای (متقابلی) بر یکدیگر دارند. 

ملاحظات بین‌المللی شامل صادرات، واردات فناوری و. است در تعامل با کسب و کار الکترونیک، اثر تقویت‌کننده بر یکدیگر دارند. در این حالت بنگاه در سطح بین‌المللی با پذیرش کسب و کار الکترونیک واردات و صادرات خود را بر مبنای اصول استاندارد کسب و کار الکترونیک شکل می‌دهد. از طرف دیگر قرار گرفتن کالا و خدمات در فضای تجارت الکترونیکی موجب حذف فاصله بین مبدا و مقصد کالاها و خدمات می‌گردد و تغییرات اساسی در بازارهای هدف به وجود می‌آورد. موفقیت در این فرایند، منوط به مدیریت کارا و حرفه‌ای است. مدیریت حرفه‌ای با درک و شناخت از فضای ارتباطات بین‌المللی، شیوه‌های کسب و کار الکترونیک را متناسب با ملاحظات بین‌المللی تطبیق می‌دهد. از طرف دیگر، مدیریت حرفه‌ای با تجارت مدرن روابط غیرمعمول را تصحیح می‌کند. 


هوش سازمانی چیست؟
به معناي کسب دانش و اطلاعات جامع از همه عواملی که بر سازمان تاثیر می گذارد. منظور از همه عوامل یعنی اطلاعاتی که از مشتریان، ارباب رجوع، رقبا، محیط اقتصادي،محیط فرهنگی، فرایندهاي سازمانی (مالی، اداري، حفاظتی، تولیدي، منابع انسانی، بودجه و .) که تاثیر زیادي بر کیفیت تصمیمات مدیریتی در سازمان می گذارد هوش سازمانی است. هوش سازمانی شما را براي تصمیم گیري در همه عوامل موثر بر سازمان توانمند می سازد.
هر کارمند می تواند وظیفه اش را به نحو احسن انجام دهد، اگر تصمیم گیري ها در سازمان ها برمبناي اطلاعات واقعی باشد تا بر مبناي حدسیات و یا اینکه چگونه در گذشته آن کار را انجام می داده اند، کارها به درستی پیش نخواهد رفت. در این باره نیاز به مستندات است، مستندات از همه عوامل یک سازمان . مجموع این مستندات و آمارها است که مانع از سعی و خطا می گردد. وعده اي که هوش سازمانی به شما می دهد یعنی وعده دسترسی فوري به همه اطلاعات و داده هاي موجوددر شرکت و سازمان شما با داشبوردهاي دیجیتالی و شاخص هاي عملکرد موردنیاز تا سازمان خودرا به بهترین شیوه اداره کنید .
هوش سازمانی به همه شرکت ها کمک می کند تا از طریق گزارش گیري و تحلیل داده ها، عملکرداثربخش و مطمئن بدون دردسر اضافی و هزینه هاي اجرائی زیاد و سعی و خطا بدست آورند.
تعاریف و دیدگاههاي مختلفی در این زمینه وجود دارد که در ادامه بحث به آنها خواهیم پرداخت.


حوزه هاي علم پيچيدگي :

  1. تئوري آشوب Chaos theory : از منظر محيطي نظاره مي نمايد .
  2. سيستمهاي سازگار پيچيده يا سازگار با پيچيدگي Complex Adeptive system : از منظر سازماني نظاره مي نمايد .
  3. ساختارهاي زوال پذير Dissipative System : از منظر دروني – سازماني نظاره مي كند .

 

تئوري آشوب chaos theory :نظریّهٔ آشوب یا نظریّهٔ بی‌نظمی‌ها به مطالعهٔسیستم‌های دینامیکی آشوب‌ناک می‌پردازد. سیستم‌های آشوب‌ناک، سیستم‌های دینامیکی‌ای غیرخطی هستند که نسبت به شرایط اولیه‌شان بسیار حساس‌اند. تغییری اندک در شرایط اولیهٔ چنین سیستم‌هایی باعث تغییرات بسیار در آینده خواهد شد. این پدیده در نظریهٔ آشوب به اثر پروانه‌ای مشهور است. رفتار سیستم‌های آشوب‌ناک به ظاهر تصادفی می‌نماید.

Xnext = cx(1-x)

آشوب الگوي رفتاري است كه نامنظم مي باشند ولي با اين وجود به عنوان چارچوبهاي كلي رفتار قابل شناسائي و تشخيص مي باشند . و در داخل الگوها تغيير پذيري هاي تكي (انفرادي) رفتارها در حد بي نهايت بوده (تغييرات شديد و غير قابل پيش بيني) ولي به نوعي الگوي منظم از رفتارها را بوجود مي آورند مثل ابرها . نقاط تشابه فراوانى بین تئورى آشوب و علم آمار و احتمالات وجود دارد. آمار نیز به دنبال کشف نظم در بى نظمى است. نتیجه پرتاب یک سکه در هر بار، تصادفى و نامعلوم است، اما پیامدهاى مورد انتظار این پدیده، هنگامى که به تعداد زیادى تکرار مى شود، پایا و قابل پیش بینى است


باورها چگونه شکل می گیرند؟

باورها از دو منبع شکل می‌گیرد: تفکرات و تجربیات خودمان یا قبول کورکورانه حرف‌های دیگران. این دو روش کاملاً متفاوت هستند و معمولاً برمبنای اولویت‌ها و گرایشات نسبت به دنیا و آدم‌های اطرافمان شکل می‌گیرند.

باورهای خودساخته

اینها اعتقاداتی هستند که خودمان آنها را می‌سازیم. کسانیکه معمولاً ترجیح می‌دهند اعتقاداتشان را خودشان بسازند افرادی با اعتمادبه‌نفس، روشن و کنجکاو هستند. آنها به جای راحتی و پذیرش اجتماع به دنبال حقیقت هستند. آنها بحث و مذاکره را به پذیرش سریع و کورکورانه ترجیح می‌دهند. آنها می‌خواهند با عدم‌قطعیت و تردید زندگی کنند تا اعتقادشان شکل بگیرند.

تجربه

تجربه درس سختی است ولی فقط یک نادان می‌تواند آن را نخواند.» تجربه تنها راه و روشی است که در یافتن حقیقت کمکمان می‌کند.

از کودکی همه چیز را برای خودمان امتحان می‌کردیم و همچنان در زندگی گاه و بیگاه از این روش استفاده می‌کنیم. اینکه تا چه میزان از راه تجربه کردن بخواهیم به حقیقت برسیم به عوامل مختلفی مثل راهنمایی والدین و سطح و سبک تحصیلاتمان بستگی دارد.

تجربه برای پیشرفت مداوم اعتقادات و الگوهایی که استفاده می‌کنیم، مفید است. بعنوان مثال، فردی ممکن است در خانه کاملاً صادق باشد اما متوجه شود که به زبان آوردن افکار شاید در محیط کار چندان موثر نباشد.

آزمایش

تجربه از اتفاق‌هایی به دست می‌آید که برایمان می‌افتند. اما ممکن است تعمداً جستجو شود، مخصوصاً وقتی آزمایشات مختلف را انجام می‌دهیم.

از نقطه‌نظر علمی، حقیقت از آزمایشات دقیقی به دست می‌آید که ثابت می‌کند چه چیز درست است و چه چیز نیست. بااینجال حقایق اثبات‌شده» باز به طور مداوم به چالش کشیده شده و دوباره و دوباره بررسی می‌شوند. همچنین ممکن است آزمایشات غیررسمی هم در زندگی روزانه برای امتحان کردن و اثبات عقاید و باورهایمان انجام دهیم.

یک فایده مهم آزمایشات دقیق و فکرشده در قوی و دقیق‌تر کردن باورهایمان است که نشان می‌دهد این باورها کجا مورداستفاده دارند و کجا ندارند. قوانینی که با تحقیقات دقیق و مستدل می‌سازیم به احتمال بیشتری حقیقت داشته و قابل‌باورند.

تعمق

یک نوع دیگر از آزمایشات بیرونی، تفکر درونی و فکر کردن است. این بسیار ساده‌تر بوده و معمولاً سریعتر قابل انجام است. این کار را می‌توانید در همه جا انجام دهید، گرچه بهتر است زمانی انجام شود که چیزهای خارجی برای پرت کردن حواس وجود نداشته باشد.

تفکر و تعمق شامل اندیشه کردن عمومی درمورد چیزها و ایجاد الگوهای درونی ذهنی است که به توضیح دنیای بیرون کمک می‌کند.

تعمق از این جهت که درونی است نه بیرونی، متضاد تجربه است. همچنین می‌تواند مکمل باشد زیرا معمولاً یا بعد از یک تجربه تفکر می‌کنید و یا بعد از تعمق درونی به دنبال تجربه بیرونی می‌روید.

تعمیم‌دهی

یک بخش مهم از باورهای خودساخته زمانی است که نتایج تجربیات و آزمایشات را به دست آورده و بعد (معمولاً از طریق تعمق) آن را تعمیم می‌دهیم تا تصور کنیم چیزی که برای یک موقعیت کشف کرده‌ایم، در موقعیت‌های دیگر هم صدق می‌کند. بعنوان مثال، اگر کودکی متوجه می‌شود که نق زدن برای والدینش روشی موفق است، آنوقت تعمیم می‌دهد که این می تواند یک راه مفید و لازم برای رسیدن به چیزهایی است که از دیگران هم می‌خواهد. 

مشکل تعمیم‌دهی از تجربیات این است که یک چیز که در یک موقعیت درست است، معمولاً در موقعیت‌های دیگر نیست. آزمایشات رسمی می‌تواند به بالا بردن کیفیت تعمیم‌دهی کمک کند اما همچنان با زمانی که داریم محدود می‌شویم.

باوری که به صورت بیرونی ساخته می‌شود

تجربه و آزمایش درست یعنی چیزها را به صورت عملی برررسی کنیم، آنها را مشاهده کرده و قبل از شکل‌دهی یک باور، شواهد و مدارک کافی جمع‌آوری کنیم. متاسفانه زمان ما فقط امکان امتحان کردن تعداد محدودی از چیزها را میسر می‌کند.

جایگزین پیدا کردن و کشف مسائل برای خودمان این است که به چیزهایی که دیگران کشف کرده‌اند اعتماد کنیم. کسانیکه به طور کلی ترجیح می‌دهند اعتقادات دیگران را بپذیرند، معمولاً حس نیاز بیشتری به کنترل دارند. آنها به دنبال به نتیجه رسیدن سریع هستند و از عدم‌قطعیت و تردید اکتشاف دوری می‌کنند. آنها همچنین میل بیشتری به اعتماد کردن به دیگران و جستجوی صداقت و امانت دارند.

متخصصین

متخصصین کسانی هستند که ثابت کرده‌اند در بعضی حیطه‌ها علم دارند. آنها مهارت‌ها و توانایی‌های نشان‌دادنی دارند و معمولاً حرفه‌ای‌هایی هستند که برای تخصصشان به آنها حقوق می‌دهند. وقتی چیزی به شما می‌گویند، دلیل خوبی برای پذیرفتن آن دارید.

متخصصین را هم می‌توانید از نزدیک ببینید و هم از طریق کتاب‌ها و سایر رسانه‌ها به اطلاعاتشان دسترسی پیدا کنید. اما وقتی به علم و مهارت آنها دسترسی پیدا می‌کنید، به آنها اعتماد می‌کنید زیرا می‌دانید که متخصص هستند.

کسانیکه به دنبال متخصصین هستند افرادی نسبتاً واقع‌بین هستند. آنها اعتماد می‌کنند اما نه کورکورانه. آنها به دنبال کسی هستند که بتواند در یک زمینه خاص کمکشان کند. 

قدرت

تفاوت بین یک متخصص و یک منبع قدرت این است که منبع قدرت را بخاطر موقعیت و توانایی کاریزماتیکی که دارند باور دارید و نه بخاطر یک دلیل منطقی که می‌دانند درمورد چه صحبت می‌کنند.

مدیران، کشیشان و والدین همه باورهایی را ارائه می‌دهند که برمبنای موقعیت و مقامشان است نه تخصصشان. درواقع، خودمان هم خیلی‌وقت‌ها در بحث‌ کردن‌هایمان از این قدرت استفاده می‌کنیم.

کسانیکه به قدرت‌ها اعتقاد دارند، دنباله‌رو هستند. آنها به تقدس آن مقام باور دارند و خیلی راحت قابل‌نفوذ هستند و فریب می‌خورند. آنها نیاز شدیدی به متعلق شدن و پذیرش اجتماعی دارند. این منابع قدرت معمولاً کسانی که می‌توانند کورکورانه باورشان کنند را پیدا می‌کنند. 

قانون

قانون» دسته‌ای از حقایق بدون چالش است که در متون علمی دیده می‌شود. اینها دسته حقایقی هستند که بیشتر کسانی که در آن حیطه کار می‌کنند به آن باور داشته و بدون هیچ سوالی آن را می‌پذیرند. همه کشفیات و بحث‌ها از این مبانی شروع می‌شود.

برای به چالش کشیدن یک حکم یا قانون عمومی باید خودتان را در خط آتش قرار دهید، مخصوصاً از آنهایی که زندگی خود را به قبول کورکورانه این حکم پایه‌گذاری کرده‌اند. از همین جاست که پیشرفت‌های علمی صورت می‌گیرند. همچنین این کار کمک می‌کند بتوانید توضیح دهید چرا پذیرش عمومی و ساخت یک حکم جدید بیشتر از یک نسل طول می‌کشد.

تغییر باورها

وقتی می‌خواهید باورهایی را تغییر دهید، باید ببینید آن فرد باور خود را از کجا به دست آورده است. اگر این باورها، باورهایی خودساخته برای اوست، آنوقت باید او را با تجربیاتی جدید آشنا کرده یا با او بحث منطقی کنید. اما اگر این باورها بیشتر بیرونی باشند، آنوقت باید بعنوان یک متخصص یا منبع قدرت با او حرف بزنید یا کسی را بیاورید که بتواند این نقش را به خوبی بازی کند.
 

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

زندگی زیر نور ماه